یادته تو اون روزای کودکی
نامه میدادیم به هم یواشکی
یادته خونه میساختیم روی آب
با یه کاغذ و یه سقف کودکی
همیشه میخندیدیم از ته دل
یادته گریه میکردیم الکی
تو میگفتی مثل باغ غزلی
من میگفتم مثل باغ میخکی
هیچکسی نمیتونست جدا کنه مارو از هم
حالا با هر کلکی
آره بچه بودیمو مست خیال راستکی
اما عشقمون نبود دروغکی
حالا اما دیگه ما بزرگ شدیم
میدونم بیدل شدی راست راسکی
تو میگی خشکیده باغ غزلت
ولی تو هنوزم یه باغ میخکی
ولی تو هنوزم یه باغ میخکی
امروز یکی بهم گفت فراموشت کنم
خندم گرفت...
اما گریه کردم!
فهمیدم نمی دونه چه غمه بزرگی تو دلمه
ندیده بود قلبم شکسته
ندیده بود گل عشقی رو که هر روز با گریه هام سیرابش میکنم هنوز پژمرده نشده
هیچی نگفتم
ولی چشمام همه چی رو گفته بودن...
چرا چشمای آدما هیچ وقت دروغ نمی گن؟
من میدونم دیگه نیستی تو بیادم
به خدا دیگه طاقت دوریتو ندارم
دل من دل تو دل من داره بیتو میمیره
چشم من چشم تو ببین اشکام داره میریزه
عشق من عشق تو
واسه عشق ما فرشته هم دعا کرد
دست من دست تو
دست تقدیر مارو جدا کرد
اره خیلی زود رفتی و نموندی تو پیشم
هیچوقت بهت نگفتم من بی تو هیچم
تورو از اولم رو قلب من نوشتن
که ترکم نکن بمون فرشتم
که نمیدونم چی میشه بی تو فردام
قلب کوچیکم داره میگه بی تو تنهام
حتی از اسمون دلم داره سنگ می باره
چرا نمی فهمی این پسر دردی داره ؟
چرا داری میزنی تو تیر به عشقم ؟
ابرای اسمونو دید تیره چشمم
حالا که میخوای منو ترکم کنی
کاش میتونستی یه لحظه صبرم کنی
که سرد و تاره اره بی تو قلبم
محمد میباره خوب بی تو هردم
که اسیر دل شدم من توی غربت
ولی جای حرفی نذاشتی برا صحبت
چطوری باید بگم دوست دارم
نرو بذار یکم دیگه پیشت باشم
این چشمای من بی تو شدن خیس
به خدا دل شکستن هنر نیس
ببین باز داره میخونه میلاد تو
من همونم که عشقشو میداد به تو
فک میکردم تنهاییو دادم شکست
پس چرا دل من بازم شکست
میدونم عشقه من دیگه واست تمومه
همه ی بی وفاییات یادم میمونه
اهای تویی که اومدی روی دلم نشستی
اگه نمی دونی بدون دل منو شکستی
ای خدا این منم حالا عاشقش شدم
همه ارزوم اینه اونو عاشقش کنم
تو تمومه لحظه هام یاد تو همرام میبرم
تو مث بال منی با تو تا ابرا می پرم
چشمای حسودا تو رو از قلبم گرفت
ولی خدا بود تو رو روی قلبم نوشت
اخه دلم تنگ شده واسه طرز خندت
تنهام تو این جاده ی سرد و خلوت
زندگی من بی تو هیچه اره گلم
یعنی میشه روزی ببینم که شدی مال خودم
بیا ببین تو غم و بی تابی بیادتم
توام بگو که شبا می خوابی بیاد من
من و ببخش عزیزم می دونم اشتبا دارم
اخه خدای من تا کی باید چشم براه باشم
اون چشمای تو ا همه دنیای من
من عاشقانه تو رو می خوام رویای من
من میدونم دیگه نیستی تو بیادم
به خدا دیگه طاقت دوریتو ندارم
دل من دل تو دل من داره بیتو میمیره
چشم من چشم تو ببین اشکام داره میریزه
عشق من عشق تو
واسه عشق ما فرشته ما دعا کرد
دست من دست تو
دست تقدیر مارو جدا کرد
چطوری باید بگم دوست دارم
نرو بذار یکم دیگه پیشت باشم
این چشمای من بی تو شدن خیس
به خدا دل شکستن هنر نیس
ببین باز داره میخونه میلاد تو
من همونم که عشقشو میداد به تو
فک میکردم تنهاییو دادم شکست
پس چرا دل من بازم شکست
میدونم عشقه من دیگه واست تمومه
همه ی بی وفاییات یادم میمونه
اهای تویی که اومدی روی دلم نشستی
اگه نمی دونی بدون دل منو شکستی
چطوری باید بگم دوست دارم
نرو بذار یکم دیگه پیشت باشم
این چشمای من بی تو شدن خیس
به خدا دل شکستن هنر نیس
ببین باز داره میخونه میلاد تو
من همونم که عشقشو میداد به تو
فک میکردم تنهاییو دادم شکست
پس چرا دل من بازم شکست
میدونم عشقه من دیگه واست تمومه
همه ی بی وفاییات یادم میمونه
اهای تویی که اومدی روی دلم نشستی
اگه نمی دونی بدون دل منو شکستی
چطوری باید بگم دوست دارم
نرو بذار یکم دیگه پیشت باشم
این چشمای من بی تو شدن خیس
به خدا دل شکستن هنر نیس
ببین باز داره میخونه میلاد تو
من همونم که عشقشو میداد به تو
فک میکردم تنهاییو دادم شکست
پس چرا دل من بازم شکست
میدونم عشقه من دیگه واست تمومه
همه ی بی وفاییات یادم میمونه
اهای تویی که اومدی روی دلم نشستی
اگه نمی دونی بدون دل منو شکستی
دخترا دنبال یه پسر میگردن که۱۰۰۰تا آرزوشونو براورده کنه
اما پسرا دنبال ۱۰۰۰تا دختر میگردن تا یه آرزوشون براورده بشه
در همین نزدیکی
کوچه باغی زیباست
که درآن خاطره هایم پیداست
آسمانش آبی است
جوی آبی جاریست
و شقایق که درآن آفتابی است
غنچه ای می خندد
شاخه ای می رقصد
و زمان از گذر ثانیه جا می ماند
لحظه هایی زیباست
خاطره یا رویاست
هر چه هست در نظر من یکتاست
قاب یک خاطره در آن پیداست
باید آهسته نوشت.
بادل خسته نوشت.
با لب بسته نوشت.
گرم و پر رنگ نوشت.
روی هر سنگ نوشت.
تا بدانند همه
که اگر دوست نباشد دل نیست
دوست دارم شب تا سحر دور سرت بگردم
میدونم تو انتخابت اشتباه نکردم
دوست دارم همینجوری بگم برات میمیرم
بگم عاشقت منم تویی عزیزترینم
واسه ی من شیرین حرفات
کاش تو دستام بمونه دستات
واسه ی من تو بهترینی
کاش همیشه تو قلب من بشینی
عشق یعنی راه رفتن زیر باران
عشق یعنی من می روم تو بمان
عشق یعنی آن روز وصال
عشق یعنی بوسه ها در طوله سال
عشق یعنی پای معشوق سوختن
عشق یعنی چشم را به در دوختن
عشق یعنی جان می دهم در راه تو
عشق یعنی دستان من دستان تو
عشق یعنی بهارم دوستت دارم تورو
عشق یعنی می برم تا اوج تورو
عشق یعنی حرف من در نیمه شب
عشق یعنی اسم تو واسم میاره تب
نشسته ایم بر قالیچه ای به اسم جوانی...می تازیم وگرد وخاک می کنیم...زمین زیر پایمان است واثیر یک بازی شده ایم به اسم غرور...
دیواری را برای پشت سر نهادن بلند نمی بینیم سرا پا شور...
برد وباخت را می شناسیم؟؟
آشناییم با شعور؟؟
و جداییم از غم!!
یا غرق در غرور؟؟
چیزی در ماست روز وشب که آرام نداریم...
چیزی از جنس جستجو...
چیزی مثل خیال یک آرزو...
خدا کنه همیشه یه رنگ باشیمو یک دل ........