شعرهای عاشقانه

❤آسم و پاسم ولی عاشقونه ❤ しѺ√乇 ❤

شعرهای عاشقانه

❤آسم و پاسم ولی عاشقونه ❤ しѺ√乇 ❤

لب

 

 

لب هم لب آن یار خوش اندام قدیمی
مانند لبو قرمز و سوزان و صمیمی

لب بود به اندازه ی بشقاب پر از گوشت
لب بود به مقدار غذاهای رژیمی

لب ها ولی از دیده ی اغیار نهان بود
لب های مسلمان و مسیحی و کلیمی

لب ها همه در معرض دید همگان است
امروز نمانده ست حیایی و حریمی

لب ها شده زیتونی و نارنجی و آبی
لب ها شده تزریقی و دندان شده سیمی

آن خال که بالای لب یار عیان است
فی الفور شود پاک به انگشت نسیمی

با یاری جراحی زیبایی صورت
جر داده لب خویش به اوضاع وخیمی

لب را شتری کرده که یعنی مد روز است
ای غنچه دهان ! نیست تو را عقل سلیمی

هر چند که برخی به من ایراد بگیرند
کاین قافیه خبط است ، ‌‌چه یایی است ؟ چه میمی ؟

اما نتوان هیچ نگفت از لب معشوق
بگذار که ایراد بگیرند چه بیمی ؟ 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد